کد مطلب:47571
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:13
اعتقادات و سير آنها را در قرآن توضيح دهيد؟
قرآن كريم در بحث توحيد، و اثبات آن از راههاي مختلفي وارد شده است:
1. عقل: قرآن كريم، عقل و خرد انسان را يكي از منابع اصيل معرفت خداوند متعال شناخته و همگان را به تعقل و تفكر بيشتر در همه مسائل دعوت ميكند; مثلاً ميفرمايد: إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَـَوَ َتِ وَالاْ ?َرْضِ وَاخْتِلَـَفِ الَّيْلِ وَالنَّهَارِ لاَ ?َيَـَتٍ لاِ ّ ?ُوْلِي الاْ ?َلْبَـَبِ. (آلعمران، 190)
2. حواس و تجربه: در آيات شريفه فراواني به انسانها دستور داده شده كه درست چشمهاي خود را بگشايند تا نام الله را بر پيشاني تك تك موجودات جهان بنگرند; عجايب و شگفتيهاي آنها را ببينند و نظام دقيق حاكم بر آنها را تماشا كنند; آنگاه از طريق برهان نظم و هدايت موجودات و اسرار خلقت، به ذات خداوند متعال و صفات و توحيد و تدبير و قدرت و علم بيپايان او پي ببرند; قرآن ميفرمايد: أَوَ لَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَـَوَ َتِ وَالأَْ رْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ (اعراف، 185)
3. فطرت و دل (كشف و شهود): خداوند متعال ميفرمايد: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَتَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ; (روم، 30) روي خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن; اين فطرتي است كه خدا انسانها را بر آن آفريده و دگرگوني در آفرينش خدا نيست.
مراد از كلمة فطرت در اين آيه شريفه، همان خلقت الهي و آفرينش نخستين و هدايت تكويني به سوي يك سلسله از حقايق است كه از آغاز، در جان انسان به وديعت نهاده شده و يا اينكه گاهي براي انسان درك و ديد تازهاي پيدا ميشود، پردهها كنار ميرود و بعضي از حقايق جهان غيب بر او كشف ميگردد كه به آن شهود باطن گويند. قرآن كريم ميفرمايد: كَلآلَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينَ # لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ; (تكاثر، 5 ـ 6) اينگونه نيست كه شما ميپنداريد، اگر علماليقين داشته باشيد، دوزخ را با چشم خود ميبينيد.
4. وحي آسماني (نقل): وحي از نظر خداپرستان، مهمترين و غنيترين منبع شناخت محسوب ميشود; چون از علم بيپايان خداوند متعال سرچشمه ميگيرد; خداوند متعال ميفرمايد: وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَـَبَ تِبْيَـَنًا لِّكُلِّ شَيْءٍ. (نحل، 89)(ر.ك: پيام قرآن، همان، ج 1، ص 126 ـ 295.)
در مورد معاد و اعتقاد به جهان آخرت نيز قرآن كريم از سه راه وارد شده است:
الف) امكان معاد; خداوند متعال يادآوري آفرينش نخستين و قدرت مطلقه، مرگ و حيات مكرر در جهان گياهان، تطورات جنين، بازگشت انرژيها را، گوش زد ميكند كه معاد امر محالي نيست; ميفرمايد: وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْيِ الْعِظَـَمَ وَ هِيَ رَمِيمٌ # قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِيَّ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ. (يس 78 ـ 79)
ب) نمونههاي عيني و تاريخي معاد; قرآن كريم در ضمن آياتي به آن اشاره ميكند:
1. داستان عزير; پيامبري كه صدسال مُرد و سپس زنده شد; 2. داستان ابراهيمو احياي مرغهاي چهارگانة او; 3. داستان اصحاب كهف; 4. ماجراي كشتة بنياسرائيل و داستان گاو.
ج) دلايل وقوع معاد و ضرورت آن:
اين دلايل عبارتند از: 1. حكمت: 2. عدالت; 3. بقاي روح; 4. رحمت; 5. فطرت; 6. حركت و هدف; 7. نفي اختلاف. قرآن كريم براي هر يك از اين دلايل، آياتي آورده مثلاً ميفرمايد: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَـَكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لاَتُرْجَعُونَ.(مؤمنون،115)
دلايل نبوت (يكي ديگر از اصول اعتقادي):
برهان حكمت و لطف خداوند متعال ايجاب ميكند كه پيامبراني را ارسال دارد تا مردم را هدايت نموده، به مقصد برسانند; قرآن كريم ميفرمايد: رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلآيَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ; (نسأ، 165) پيامبراني كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند تا براي مردم بعد از اين پيامبران، بر خدا حجتي باقي نماند.
امامت:
همان دلايلي كه براي نبوت، وجود نبي را ضروري ميكند، عيناً براي امامت نيز مطرح است. قرآن كريم امامت را مكمل دين و نبوت دانسته، ميفرمايد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الاْ ?ًِسْلَـَمَ دِينًا (مائده، 3)
عدل:
عدل الهي با ديگر صفات الهي تفاوتي ندارد و از آنجا كه اين صفت پروردگار مورد اختلاف بعضي از فرق مسلمين بوده، اماميه آن را در كنار اصول ديگر يادآور ميشوند; لذا عدالت خداوند متعال جزء مسلمات عقايد اماميه و عدليه است; چنان كه قرآن كريم ميفرمايد: وَلاَيَظْـلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا;(كهف، 49) پروردگارت به هيچ كس ستم نميكند.; إِنَّ اللَّهَ لاَيَظْـلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ;(نسأ،40) خداوند (حتي) به اندازة سنگيني ذرّهاي ستم نميكند.(ر.ك: پيام قرآن، همان، ج 9، ص 395 / مجموعة آثار، استاد شهيد مطهري، ج 4، انتشارات صدرا.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.